اولین مسافرتت
شب تولد پیامبر اولین مسافرتت بود که با مامان بزرگ و بابابزرگ به قم رفتیم. خیلی بچه خوبی بودی و تو راه اصلا ما رو اذیت نکردی. تو صحن هم خیلی خوشحال بودی که یه جای شلوغ رفتی همه رو دقیق نگاه می کردی و می خاستی همه رو شناسایی کنی. بابات بردت و زیارت هم کردی. بعد از اون خیلی شیطون شدی انگاری چشم و گوشت باز شد. از اول عاشق ددر بودی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی